ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید

ادامه مطلب...

بـــــ نــــــــام خــــــدایی کــــــه....!

دغـــدغـــــه ی....؛

"از دســــت دادنــــش" را، نــــــدارم

خدانزدیک توست

در آن زمان که امیدت برید از همه جا ،

ببین کیست امیدت ، بدان که اوست
خدا .


 

در مکه که رفتم خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است...

ادامه مطلب...

به نام خدا ، من می خواهم در آینده شهید بشوم برای این که...
معلم که خنده اش گرفته بود ،پرید وسط حرف علی و گفت:

ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

✿♡✿___________________________✿♡✿

الـهـی...!

اسـیـرم در دنـیـاے پـر از گـنـاه

به سـر دو راهـی دنـیـا

ادامه مطلب...

به نقل از وبلاگ s-bayat.blogfa.com  :

سلام دوستای عزیزم. امروز یه روز خاصی بود برام .چرا؟

 یادمه دبیرستانی بودم اون همه در قید حجاب اینا نبودم نه اینکه بی حجاب بودم برام معنی نداشت .رفتم پیش دانشگاهی عاشق دبیر ادبیاتم شدم  چون حس کردم حجابو دوس دارن  هد زدم  تا ترم 3 دانشگاهم همیشه هد داشتم

ادامه مطلب...

راهش این است که عقل انسان به فطرت برسد.
ریشه ی تمسخر کردن این است که دین داری را تحمیل به ما می بینند.
تصور می کنند که هر چه انسان دلش می خواهد می تواند انجام دهد.
اگر فطرت درست شود برعکس می شود.

ادامه مطلب...

انشالله قراره برنامه مراقبه 40 روزه رو برای ترک عادات ناپسند و ایجاد صفات خوب انجام بدیم، هر کدوم از شما همسفرا هم دوست داشتید با ما همراهی کنید.

ادامه مطلب...